آیا امکان طول عمردر طی تاریخ بوقوع پیوسته و مصداق خارجی دارد؟
***
« نمونه های طول عمر در تاریخ »
قسمت اول
پرسش : به فرض امکان طول عمر، آیا این مسئله در طول تاریخ بوقوع پیوسته و مصداق خارجی دارد؟
پاسخ : در پاسخ قبل، ثابت شد که زنده ماندن انسان در مدتهای طولانی و زیاد، امری ممکن است. حال سؤال بسیار بجایی که در رابطه با اصل وقوع مطرح می شود، این است که : آیا در طول تاریخ کسانی با عمرهای طولانی دیده شده اند؟ در پاسخ به این پرسش به چند دلیل اکتفا می کنیم :
1 ـ دلیل تاریخی : انسان همواره در محیط زندگی خود به یک سلسله از امور عادت می نماید، بطوری که اگر واقعه ای برخلاف آنچه که عادت کرده ببیند یا بشنود، بسیار بعید بلکه غیرممکن می شمارد. اما اگر همین امر بعید و به پندار او غیرممکن چندین مرتبه بوقوع بپیوندد، قریب و ممکن می شود. در رابطه با طول عمر امام زمان(عج) نیز بعضی انسانها به مشکل برخورد کرده اند، در صورتی که در تاریخ نمونه هایی از افرادی که عمر طولانی داشته اند، مشهود است.
سید بن طاووس(ره) در این رابطه پاسخ منکرین حضرت مهدی(عج) را چنین می فرماید: «اگر کسی امروز ادعا کند که من از روی آب راه می روم، کسی باور نمی کند، ولی وقتی که او در مقام عمل برآمد و از روی آب راه رفت، بسیاری از مردم به تماشا می آیند و با شگفتی و تعجب نگاه می کنند. همچنین روز دوم، نفر دیگری ادعا کند که من هم از روی آب راه می روم، باز مردم در تعجب و شگفتی قرار می گیرند، ولی با دیدن امروز، تعجبشان نسبت به روز قبل کمتر می شود. روز سوم، نفر سوم، ادعا می کند و روی آب راه می رود. این بار از تعداد تماشاچی کمتر شده و مقدار تعجب نیز کاهش می یابد. روز چهارم همچنین، کمتر و کمتر تا آنکه به کلی عادی می شود.
طول عمر حضرت مهدی(عج) نیز چنین است. برای آنکه شما روایت کرده اید که ادریس از زمان خود تا حال در آسمان زنده است، و باز روایت کردید که خضر در زمین از زمان خود تاکنون زنده است؛ و باز روایت کردید که حضرت عیسی در آسمان زنده است و در زمان مهدی(عج) می آید و اقتدا به حضرتش می کند و نماز می خواند، پس چگونه است که شما طول عمر این سه نفر را قبول دارید، ولی طول عمر امام زمان(ع) را انکار می کنید»1
با توجه به اینکه نقل تاریخی، یکی از مهمترین منابع علم و آگاهی در تمامی عصرها است، می بینیم در کتابهای تاریخ، انسانهای بسیاری را به نام «مُعَمّرین» معرفی نموده اند. "معمرین" جمع «مُعَمّر» است یعنی: کسی که عمر طولانی کرده است.
مسعودی، عده ای از درازعمران را در کتاب مروج الذهب نامبرده و عمرهای طویل آنان را نگاشته است از جمله :
آدم:930 سال، شیث:912 سال، انوش:960 سال، قینان: 920 سال، مهلائل:700 سال، لوط:732 سال، ادریس:300 سال، متوشالح:960 سال، لَمَک:790 سال، نوح:950 سال، ابراهیم:195 سال، کیومرث:1000 سال، جمشید:600 و یا 900 سال، عمربن عامر:800 سال،عاد:1200 سال.2
اگرچه ممکن است که برخی از این اعداد و ارقام، غیرمعتبر بوده، و خالی از مبالغه نباشد، لکن این مسئله در کتب بسیاری از تاریخ نگاران آمده است. ضمن اینکه مسئله طول عمر نوح نبی(ع) یک مسئله مسلم قرآنی است و اگر ما عمر 2500 ساله نوح را که برخی مورخین نقل کرده اند، نپذیریم، عمر 950 ساله آن پیامبر که در قرآن کریم آمده غیرقابل انکار است؛ در آنجا می فرماید:
« ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و نهصد و پنجاه سال در بین آنان درنگ نمود. پس طوفان قومش را فروگرفت در حالی که از ستمکاران بودند.»3
بقول عالم و متفکر شهید، آیة الله سیدمحمدباقرصدر:«شاید این تنها یک تصادف باشد که در طول تاریخ انسانی، تنها دوتن مأمور به پاک ساختن تمدن انسانی از مایه های فساد و تباهی، و دوباره سازی آن گردند. و زندگی آن دو، چنان طولانی شود که چندین برابر یک آدم معمولی، عمر کنند! "نوح" نخستین آن دو، در گذشته نقش خود را به پایان برد و به گفته صریح قرآن 950 سال، در میان توده خویش درنگ کرد و سرنوشتش آن بود که بدنبال طوفان، تمدن جهان را از نو به پا سازد. و دیگری "مهدی" است که نقش خویش را در آینده ایفا می کند، و تاکنون بیش از هزارسال در میان توده خویش زیسته و مقدر چنین است که در روز موعود، جهان را دوباره می سازد. پس، چگونه زندگانی طولانی نوح را باور داریم، اما طول عمر مهدی(عج) را نمی پذیریم؟!»4
از آنچه گذشت معلوم می گردد که مسئله طول عمر، نه تنها ممکن است، بلکه در طول تاریخ هم بوقوع پیوسته است.
ادامه دارد ...
پی نوشت :
1 ـ اقتباس از اربعین شیخ بهایی، ترجمه خاتون آبادی، ص553.
2 ـ دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص 200.
3 ـ سوره مبارکه عنکبوت: 14 .
4 ـ ترجمه بحث حول المهدی، آیة الله صدر، ص34.
تهیه شده در گروه اینترنتی انتظار یار